- برنامهریزی میانمدت و بلندمدت درخصوص مقابله با جنگ رسانهای نظام سلطه و اجرای جنگ رسانهای علیه آن.
- توسعه کمیو کیفی دستگاههای مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.
- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، و منطقهای مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.
- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، منطقهای و فرامنطقهای این جنگ.
- آموزش، توجیه و تربیت متخصصین مورد نیاز این نبرد.
- برگزاری همایش، نشستهای تخصصی و هماندیشی، ارتقاء سطح فعالیتهای رسانهای.
- بهرهگیری از فناوری برتر رسانهای و امکانات نوین ارتباطی در جهت مقابله با هجوم رسانهای.
-محتوای پوچ فرهنگ غربی برای زندگی مورد تحلیل قرار گیرد وبرای عموم بیان شود که رشد علمی و صنعتی غرب باید جدا ازفرهنگ و زندگی آنان مورد بررسی و باز شناسی واقع شود. بایدبگوییم و بنویسم و شاهد و سند زنده ارائه دهیم که متفکرانواقعی غرب در باره فرهنگ جوامع خود اعلام خطر کرده، سرنوشتیشوم برای مردم غرب پیشبینی میکنند تا بت صنعت و تکنیک از بتفرهنگ جدا شود و بت فرهنگ غرب شکسته شود.
- با توجه به اینکه جهان بینی زیر بنای بایدها و نبایدها وانتخابهای ارزشی و اخلاقی است و فرهنگ غنی قرآن و عترت(ع) براساس جهانبینی توحیدی استوار است; تشکیل و گسترش نشستهای بحثو انتقاد اصول عقاید و رفع ابهام و تردیدهای عقیدتی ازنسل جوان در سطوح دبیرستان ودانشگاهها ضروری است تا این نسل از گذرگاه تردید بیرون آید ومتوقف نگردد; زیرا به فرموده استاد شهید مطهری(ره) تردیدگذرگاه خوبی ولی توقفگاه خطرناکی است.
بدیهی استبرای نتیجه گیری مطلوب از این برنامه باید میدانآزاد برای طرح اشکالها و ابهامهای عقیدتی نسل جوان باز باشدتا بتوانند ابهامهای خود را آزادنه و صادقانه بیان دارند وافراد آگاه و متخصص، با بحثهای عقلی و منطقی، جوابی قانعکننده و خالی از نقص و نقض بدانان دهند; باید بدانیم وبپذیریم که سکوت و کمرنگی مباحث اعقتادی در میان نسل جوان امروز ناشی از وجود باورهای اعتقادی توحیدی نیست، بلکه ناشیاز نبودن زمینه طرح و ابزار است که باید ضرورتا بدان توجهشود. اگر این مهم مورد توجه قرار نگیرد، امکان توفیق تهاجم فرهنگی غرب فزونی مییابد.
- هماهنگی کلیه نهادها و ارگانها و انجمنهای اسلامی و مساجدو بنیادهای فرهنگی و جراید و صدا و سیما و دوایر دولتی ودانشگاههای قضایی و نیروهای انتظامی در تنظیم برنامه های منسجم و کارشناسی شده و اجتناب ناپذیر از تک روی و به کارگیریسلیقههای شخصی ضرورت کامل دارد.
- با مجلات و روزنامههایی که هنوز نتوانستهاند در جهت فرهنگاسلامی حرکت کنند و روشنفکرمآبانه و خزنده ناقل میکربهای فرهنگغرب به بدنه جامعه اسلامیاند و در حقیقتبازوان توانای این تهاجم شوم به شمار میروند، قاطعانه و بدون مسامحه برخورد شود.
- ارزشهای متعالی انسانی که فطرت او خواهان آن است و کرامتنفس انسان و مقام او در آفرینش برای مردم، بخصوص نسل جوان،بیان و تفهیم شود. ضد ارزشها و زیان و خطر روی آوردن به آنبیان گردد. باید جامعه، بویژه نسل جوان، را در انتخاب ارزشهایاصیل و طرد ضد ارزشها نظرا و عملا یاری و هدایت کنیم، راهشخصیتسازی را به آنها بیاموزیم و آنها را در این راه به حرکت در آوریم.
باید همه وسائل ارتباط جمعی، بخصوص صداو سیما، در این مسیرحرکت کنند و برنامههای حساب شده و موثر ارائه دهند تا نسلجوان در مسیرگردباد فرهنگ غرب به کوهی استوار که با هیچتوفانی نمی لرزد، تبدیل شود.
جوانان ما طالب کمال و در پی یافتن ارزشهای متعالیاند، ولی سردر گم و بی برنامه و بی هدایتگر ماندهاند.
برای هدایت آنها، باید برنامه ریزی صحیح و کارشناسانه داشتهباشیم نه برنامههای سلیقهای و ذوقی و فردی.
-تبیین هرچه بهتر جنگ نرم غیرقابل محسوس برای جوانان وتجهیز ومصون سازی آنان در برابر این جنگ نابرابر.
-تقویت قدرت عظیم وغیرقابل نفوذمعنویت دربین اقشارمختلف جامعه خصوصا خواص وجامعه ی دانشگاهی
- یکی از شاخصه های دورنمای جنگهای پیش رو، سرمایه گذاری کشورها بر مقوله «جنگ اندیشه در محیط های مجازی » است و کشوری موفق خواهد بود که بتواند زمینه های حداکثر بهره وری از محیطهای وب با جدیدترین شیوه های دانش دیپلماسی عمومی را فراهم کند زیرا دانش افزایی و هوشمندسازی آنلاین جامعه در برابر تهدیدات نرم، آستانه مقاومت ملی و کارآمدی نظام در محیطهای مجازی را ارتقاء می دهد .
توصیه میشود برخی نهادهای راهبردی نظام مانند وزارتخانه های اطلاعات، کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما، حوزه علمیه قم و سازمان تبلیغات اسلامی؛ بخشی از کارویژههای عملیاتی خود را به سمت روزآمد کردن شیوه های مقابله با تهدیدات نرم و جنگ روانی ـ رسانه ای متمرکز نمایند بویژه اینکه اکثریت غالب مخاطبان خبر رسانی آنلاین را اقشار فرهیخته، دانشجویان و دانش پژوهان تشکیل می دهند که نقش مهمی را در نهضت نرم افزاری تولید علم و تحقق دانشگاه اسلامی بر عهده دارند .
هیچ رسانه ای در حال حاضر به گستردگی رسانه تلویزیون نبوده و به اندازه تلویزیون در سطح جامعه اثر گذار نیست. لازم است صدا و سیمای جمهوری اسلامی، برای مقابله با این جنگ نرم ـ که دقیقاً مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز هست ـ برنامهریزی دقیقی کرد، زیرا صدای توپ و تانک این جنگ خاموش شاید سالها بعد بگوش برسد؛ بنابراین، تعلل در اقدام ممکن است ضایعات جبران ناپذیری را به جامعه تحمیل کند. از این روی، برخی از روشهای مقابله با جنگ نرم در حوزه رسانه را میتوان فهرستوار به شرح زیر عنوان کرد که انتظار میرود مورد توجه مدیران و سیاستگذاران رسانه واقع شود:
1- اطلاع رسانی مناسب و درست در برنامهها
2- تبیین ماهیت منابع و شبکههای خبری گوناگون برای مخاطب
3- ایجاد خلاقیت و نوآوری در تولید برنامههای متنوع و جذاب
4- تلاش برای اعتمادسازی عمومی
5- بهرهگیری از همه ظرفیتهای هنری برای رساندن پیام
6- پرهیز از جبههگیری مشخص و آشکار درباره موضوعات و ارایه غیر مستقیم پیام برای اثرگذاری بیشتر
7- توجه به نظریات گوناگون، به ویژه منتقدان در برنامهها در راستای افزایش اعتماد عمومی و غنای محتوایی برنامهها
8- استفاده از برنامهسازان هوشمند، فکور و آگاه به سیاستهای جامعه و در عین حال، متخصص در امور برنامه سازی
9- تلاش برای ایجاد مصونیت روانی در جامعه (افکار عمومی)
10- تلاش برای آموزش و ارتقای سطح توانایی هنرمندان و تولیدکنندگان آثار هنری در رسانه
11- بررسی و تلاش برای شناخت دقیق مخاطب و نیازهای او
12- پرهیز از تک بعدی نگری و رصد مداوم رسانههای غربی در راستای شناخت تاکتیکهای جاری برای مقابله با آن.
13- تغییر و بازنگری در ساختارهای تولیدات رسانه ای متناسب با نیاز روز .
14- تعریف دوباره خط قرمزهای رسانهای و حذف خطوط پیچیده نامدونی که بر پایه سلایق ترسیم شده است، نه مصلحتها، با هدف بالا بردن حس اعتماد عمومی نسبت به رسانه
15- بازنگری و کاهش بروکراسی و سلسله مراتب طولانی تصمیمگیری در راستای انتشار سریع اخبار با هدف کنترل افکار عمومی
و سرانجام به باور نگارنده، تبیین دقیق استراتژی مقابله با جنگ نرم، باید از اهم موضوعات مورد توجه مدیران رسانه باشد و مهندسی پیام با بهرهگیری از نقطه نظریات کارشناسان، متخصصان و اندیشمندان آگاه به مبانی هنری در اسرع وقت تدوین و اجرایی شود.